سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رگ روح
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

چشم شور 

    kjhkjhjg                                             

آن شنیدستی که در اقصای دور،بود مردی بی نهایت چشم شور

              چشم شورش هر کجا افتاده بود،هم به دود وهم به بادش داده بود

هیچ کس از چشم اوایمن نبود،کله پامی کردوویران مینمود

              چندسالی پیش گندم کاشت او،سال گشت وخرمنی انباشت او

چون بدان خرمن نظرانداخت مرد،ذوق زدخوشحال گشت وکیف کرد

              گفت همچون کوه گشته خرمنم،صاحب این کوه پرگندم منم

تانظربرخرمن گندم بدوخت،خرمنش آتش گرفت وپاک سوخت

              چشم او از پا بیندازد سه فیل،بس حکایت دارداواز این قبیل

یک پسرداردکه هم سن من است،ترم سه یاترم چار معدن است

              اندرآن سالی که او کنکورداشت،پشتکاری عالی وبدجورداشت

چون به دانشگاه تهران راه یافت، کارآن بیچاره را باباش ساخت

               چون نگاهش کرد وگفتا ناقلا،مغزتوباشدگمانم ازطلا

تاکه تعریف ازپسرکرد آن زمان،آفرین گفتن همان وغش همان

              همسرش گفتا به اوای سق سیا،خوب شد؟کارخودت کردی؟بیا

این تلف شدزودترفکری بکن،فکرشسته رفته وبکری بکن

              مردگفتا:این قدرشیون نکن،گریه زاری بیخ گوش من نکن

من خودم با پاترول آقاحبیب،میبرم این بچه رانزدطبیب

            چون که هم نوباشدوهم تندوتیز،رینگ اسپورت وملوس وترتمیز

تانظرکرداودمی برپاتروله،پاتروله خوردآتش وشد غلغله

             بامصیبت بچه اش شد بستری،کردپیداروزگار بهتری

چون که من رادوست بودی آن پسر،بنده هم باجان خریدم صدخطر

                رفتم وازاوعیادت کردمی،لرزه برجانم فتادی هردمی

ناگهان آن مرد پیل اندازگفت:،توهمان شاعرنباشی ای جوان؟

                کاندراشعارتومی باشدعیان،قافیه عالی ومعنا استوار

سوژه اش بکراست ووزنش برقرار؟

                من شنیدم توعزب هستی هنوز،جامه ای ازبهردامادی بدوز

بنده دارم دختری درخانه ام،خوشگل است آن دختردردانه ام

              اوبودتحصیل کرده محترم،نام او باشدعسل ،گل دخترم

چون به پایان برد حرف خویشتن،گفتمش درزیرلب این گونه من:

               بنده میدانم توبااین چشم شور،میبری الساعه من را پای گور

تو به هرکس یک نظرانداختی،کاراورا مطمئناساختی

              بی گمان الآنه گشته این عسل،هم عجوزی زشت وهم کوروکچل

شعرمن گرآبکی گردیده است،یااگرارکان آن پوسیده است

             گربودعاری زوزن وقافیه،"اه"نگوئیدم که بی انصافیه

علتش رادردوچشم وی بجو،علتی جزاین اگردارد بگو

               راستی دانی چه شد فرجام او؟یا که افتادآخرش دردام او؟

اوخودش راچشم زدای مردمان،این دگرهست از عجایب بی گمان

               گفت من دارم عجب چشم قوی،باچنین چشمی سکندرمیشوی

پیش چشم پورودخت وهمسرش،تخم چشمانش در آمد ازسرش.

                                                                                                حسن حاتمی بهابادی

چشم

واماچشم زخم..........

در طبیعت عوامل غیرملموس وغیرفیزیکی وجود دارد،که بامنطق واستدلال نمیتوان آنهاراپذیرفت ،ولی وجود دارند وممکن است ضرروزیان ایجادکنند.مثل چشم زخم یاهمان چشم شور.آیاممکن است ازراه دوراراده ای به جای دیگرانتقال پیداکند؟بایک مثال این مسئله را روشن میکنیم؛لاک پشت حیوانی تخم گذاراست وبدنی استخوانی داردولی چون شکمش یکپارچه استخوانی است،نمیتواند همانند دیگرحیوانات نظیرمرغ وکبوتر روی تخم هایش بخوابدوباعث رسیدن تخم هایش شود،زیرا این کار سبب شکستن تخم هایش میشود.لذاخداوندغریزه ای به او داده که حدود 30 روزدرکنار تخم ها آرام قرارمیگیردوبه آن ها مینگرد.بانیروئی که خداوند درچشمان لاک پشت قرارداده،تخم ها به لاک پشت تبدیل میشوندوازتخم بیرون می آیند.

چشم زخم از نظرعقلی امر محالی نیست.عده ای از دانشمندان معتقدند که دربرخی چشم هاچنین خاصیتی وجود دارد،نوعی اشعه از خود بیرون میدهندکه اثربدی بر اشیاوارد میکند، مخصوصااگربانظرمخصوص باشد.برخی دانشمندان عقیده دارندکه نیروی مغناطیسی برخی چشم هاکارایی زیادی داردکه میتوان باتمرین آن راپرورش داد.همان طورکه مرتاضان هندی قادرند بانیروی چشمان خود قطاری رامتوقف ویا میله آهنی راکج کنند.

قرآن کریم ازچشم زخم کافران نسبت به حضرت محمد(ص) خبرمیدهد ومیفرماید:"وإن یکادالذین کفرو...نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را میشنوند توراباچشمان خود هلاک گردانندومیگویند اودیوانه است."(قلم/51)مفسران میگویند در میان آنان افرادی بودند که چشم شور بودندوبه هرفرد یا شیء که با نگاه اعجاب انگیز نگاه میکردند،به آن فرد یا شیء ضرروزیان میرسیدونزدیک بود پیامبررانیزدچارمشکل کنند.لذاقرآن تلویحامسأله چشم زخم راتأکیدکرده است.البته همه افراداین توانایی راندارندوتنها مربوط به برخی افراد به خصوص حاسدان است.اگرکسی چیزی دید که سبب شگفتی او شد باید خدارایاد کند،تا ضربه ای به وی نزند.این یاد خدادربرخی روایات به عنوان تکبیر ذکر شده ودر برخی منابع گفته اند:ماشاءالله لا قوه الابالله العلی العظیم.

                                       برگرفته از کتاب کلیات اسرار ورازهای موفقیت

 

 


[ پنج شنبه 91/5/19 ] [ 6:33 عصر ] [ سکورا ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ