• وبلاگ : رگ روح
  • يادداشت : روح عاشق
  • نظرات : 5 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اكرم 
    به راستي كه عشق تنها واژه براي هستي بخشيدن به وجود انسان است اما عشق تنها كافي نيست عقل هم شرط واجب است چه بسا عشق گاهي ميتواند خطرناك باشد از ان سو كه انسان را لز خود بيخود ميكند و ممكن است به تباهي كشيده شود عشق و عقل ميتوانند با هم كولاك كنندو عشق ميتواند در كنار عقل به تباهي كشيده نشود و اين همان دوست داشتن است.به قول ددكتر علي شريعتي كسي را كه دوست داري دوستت ندارد و كسي كه دوستت دارد دوست نداري وكسي را كه دوست داري و او هم تو را دوست دارد به رسم و ايين زندگي به هم نميرسد و اين رنج است.به هر حال از شما تشكر ميكنم به خاطر مطالب زيبايتان در مورد عشق اميدوارم بتوانيد مطالب زيباتري در مورد عشق بنويسيد دوستار شما اسپانتا
    پاسخ

    عشق و احساس شديد دوست داشتن ميتونه متنوع باشه و مي‌تونه علايق بسياري رامثل دلباخته شدن شامل بشه.
    بعضي مواقع،عشق بيش از حد به چيزي ميتونه،تند وغير عادي باشه،كه گاه زيان آور و خطرناکه وگاه احساس شادي و خوشبختيه.اما در کل عشق باور و احساس عميق ولطيفه كه
    با حس صلح‌دوستي و انسانيت در تطابقه. عشق نوعي احساس عميق و عاطفه در مورد ديگران يا جذابيت بي انتها براي ديگرانه. در واقع عشق رو ميشه يه احساس ژرف و غير قابل توصيف انساني دونست، که فرد اونو در يک رابطه دوطرفه با ديگري تقسيم مي‌کنه. با اين وجود کلمه «عشق» در شرايط مختلف معاني مختلفي داره: علاوه بر عشق رمانتيک که آميخته اي از احساسات و ميل جنسي ست، انواع ديگر عشق مثل عشق عرفاني و عشق افلاطوني، عشق مذهبي، عشق به خانواده رو مي‌تونيم درنظر بگيريم.